میخوام شروع کنم ...
دوباره ...
شدم عین ادما ...
بیداری و سر خوشی و خنده و خواب ...
دلم پره
از غمایی که اخر شبا بهشون میرسم
و خنده های روزمو چوب میکنم سرشون
و پلکامو میبندم و خوابــ... .
میخوام دوباره برسم به گریه هام ... به غمام ...
روزا اخم باشم و شبا اشک...
این روزا زیاد میخندم
و اصلا خوب نیس ...
به خیلیا اهمیت میدم
و اصلا خوب نیس ...
این روزا ا دنیام خواسته دارم
و اصلا خوب نیس ...
میخوام دوباره سیـــــــــــاه باشم ...
سرد باشم و سنگ...
به یادت ...
نظرات شما عزیزان: