تو غده ای سرطانی هستی که در خاطرات من جا
خوش کرده ای و هر روز بزرگتر وبزرگترمی شوی .
حالا صفحه مانیتور پر است از تصویر تو که برای دکترها شکلک در می آورد .
بگذار هرقدر دوست دارند عکس بگیرند و مدرک جمع کنند ؛
این غده هیچ چیز که نباشد ،
سردرد مهربانیست که تو را به خاطرات فراموش شده ام پیوند می زند....
نظرات شما عزیزان: